اندر حکایت تلخ خور، فرهاد و فرزاد هم رفتند
- شناسه خبر: 10335
- تاریخ و زمان ارسال: 25 مهر 1403 ساعت 11:35
- بازدید : 117
- نویسنده: عسلویه آنلاین
یاداشت – مریم بردستانی: خبر تلخ بود و هضمش سخت، پای «برادر» که وسط باشد، سن و سال و همولایتی یا غریبه بودنش رنگ میبازد، تا چه رسد به اینکه همشهریات باشند، جوان باشند، و بخوانی و بدانی برادر کوچکتر جانش را تقدیم برادر بزرگتر کرده است.
خبر؛ «غرق شدن دو برادر در خور خان» بود؛ و تو چه میدانی «خور خان» چیست!
اسکلهای که سالهاست برای تکمیل تنها یک فازش امروز و فردا میشود، یک تابلوی «خطر» و «شنا ممنوع» ندارد، پیمانکارش خدا را بنده نیست، ناجی غریق و امداد و امثال آن ندارد؛ اما تا دلتان بخواهد صاحب و وعده دارد.
روزی بخشدار از پایان آن خبر میدهد، روزی فرماندار ناجیاش میشود، روزی نماینده وسط میآید؛ اما دریغ که بهوقت حادثه جز سکوت و سکوت آوایی به گوش نمیرسد تا اتفاقی دیگر و قربانیانی دیگر!
بهجاست شورای شهر و شورای بخش بهعنوان نمایندگان مردم نه دولت و حاکمیت، با استفاده از کارشناسان و صیادان همشهری، گزارشی کامل و واقعی از روند تکمیل اسکله و نواقص آن تهیه و منتشر کنند و مردم را در جریان وعدههای بر زمینمانده و زمانبندی درست این پروژه قرار دهند و اجازه ندهند نالههای فرهادها و فرزادهای دیارمان شنیده نشود.
آن را به گوش مدیران و مقامات استانی و کشوری برسانند و با کنار گذاشتن تعارف؛ به وعدههای بخشدار و فرماندار و نماینده دلخوش نباشند.
بالاخره بدانیم اگر «خور خان» نان نمیدهد، لااقل جان نگیرد!