سال های متمادی است که مردمان جنوب و از جمله بندر گناوه بر مبنای ته لنجی در حال گذران زندگی و معیشت هستند
- شناسه خبر: 4475
- تاریخ و زمان ارسال: 16 آذر 1402 ساعت 10:08
- بازدید : 260
- نویسنده: عسلویه آنلاین
بازار بندر گناوه در دومین هفته اعتصاب خود پیرامون بحث کالاهای ته لنجی به سر می برد. کالاهایی که در سال های اخیر با محدود کردن سفرهای دریایی به حداقل های خود نزدیک شده اند و هم اکنون با اعمال محدودیت های جدید پیرامون امکان ترخیص با توجه نوع کالا و میزان کالا، بازار با مشکلاتی دو چندان مواجه گردیده است به گونه ای که اصل تجارت دریایی و معیشت متاثر از آن با خطرات جدی مواجه شده است.
سال های متمادی است که مردمان جنوب و از جمله بندر گناوه بر مبنای ته لنجی در حال گذران زندگی و معیشت هستند. عده ای مالک اماکن تجاری و بسیاری نیز مستاجرانی هستند که در بازار با پرداخت اجاره های سنگین زندگی می گذرانند و هم اکنون در حالی ماه های آخر سال را به پایان می رسانند که وضعیت موجود گمرک در ترخیص کالاها آن ها را با انبارهای خالی مواجه نموده است. نا گفته نماند بازار ته لنجی گناوه نه تنها باعث اشتغال بسیار از مردم در این شهر شده است بلکه شهروندان بسیاری در کل کشور با بیع حلال از این سفره ارتزاق می نمایند.
صنعت توریسم در این شهر اگر چه در بخشی مرتبط با جاذبه های طبیعی از جمله دریا می باشد اما در بخش قابل توجه دیگر باید به بازار کالاهای ته لنجی اشاره نمود که در صورت فقدان ضربه مستقیم به این صنعت نیز مزید بر علت کسادی بازار و بی روحی شهر خواهد شد.
در تئوری جامعه آنومیک امیل دورکهیم، کوهن و مرتون مردم به دنبال نیل بر اهداف آرمانی خود می باشند. تلاش های شهروندان به طور منطقی بر این منوال استوار است که با کم ریسک ترین و قانونی ترین ابزارها بر اهداف یک زندگی شرافتمندانه نائل آیند. اهداف مد نظر از پیچیدگی چندانی برخوردار نیستند. بلکه متوجه حصول مقدمات یک زندگی متعادل همراه با رفاه نسبی برای گذران معیشت می باشند. اما در جامعه آنومیک راه کارهای قانونی برای نیل بر اهداف یا کافی نیستند و یا وجود ندارند و شهروندان تحت تاثیر در دسترس نبودن ابزارهای کافی در یکی از پنج دسته ترسیمی در تئوری مرتون قرار می گیرند.
مجاز بودن ورود کالاهای ته لنجی را می توان تدبیری عرفی در ارائه ابزارهای قانونی محلی برای نیل شهروندان به اهداف یک زندگی تقریبا متعادل دانست. از واژه تقریبا متعادل از این رو استفاده شد که با توجه به تورم افسارگسیخته حتی اقشار پر درآمد نیز صرفا به یک تعادل نسبی می رسند و نه به کل رویاهای خود برای یک زندگی کاملا مرفه
به نظر نمی رسد از بین بردن تدریجی تجارت محلی بر مبنای کالاهای ته لنجی در وضعیتی که جایگزینی مناسب برای ارتزاق نه پیش بینی منطقی شده و نه حصول پذیر است صحیح باشد.
زندگی مردمان جنوب به ماهی های دریا و بازار ته لنجی گره خورده؛ قطع راه کارهای قانونی کسب درآمد بی شک ره آوردی جز مساعد کردن بستر بزهکاری و تورم جزایی نخواهد داشت، همان گونه که هم اکنون اکثر پرونده های محاکم کیفری یا موضوعات مالی دارند و یا مرتبط مالی…